به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از اعلام خبر خروج نیروهای امریکایی از شرق فرات از سوی کاخ سفید، بسیاری این تصمیم را برابر با خروج امریکا از کل خاک سوریه و اعطای رایگان به اردوغان تحلیل کردند. چنین تحلیلی اما نسبت به برخی مسائل کوچک و البته مهم، بی توجه است. ترامپ در سخنانش پس از اعلام خروج، تاکید کرد: «در منطقه عملیات احتمالی ترکیه در شمال سوریه 50 سرباز داشتیم که این افراد از منطقه خارج شدند.» این در حالیست که در همین بحبوحه، یک مقام آگاه از وزارت خارجه خبر داده بود که ایالات متحده در سوریه، 1000 نیرو داشته است. همین منبع تاکید کرد خروج نیروهای امریکایی از سوریه، "محدود به منطقه کوچکی" خواهد بود.
بی بی سی هم از سوی دیگر ماجرا روایت می کند. در گزارش بی بی سی آمده دولت ترکیه میخواهد یک منطقه حائل امن تا عمق ٣٢ کیلومتری خاک سوریه شکل بگیرد که نیروهای کرد در آن حضور نداشته باشند. ترکیه میخواهد در این منطقه یک تا دو میلیون آواره سوری را که به ترکیه رفتهاند اسکان دهد.
بنابراین دو گزاره بسیار مهم که در پوشش های خبری و تحلیلی از خروج نیروهای امریکایی از سوریه مغفول مانده، اولا صحیح نبودن خروج کامل نیروهای امریکایی از سوریه؛ ثانیا توافق برای پیشروی محدود ترکیه در شمال سوریه.
با این دو گزاره، مسائل جدیدی مطرح می شود:
این سه نکته هر یک واقعیت های مهمی را در رابطه با آینده نزدیک تحولات نمایان خواهد کرد.
امریکا تنها 5% توان نیروی انسانی خود را از سوریه خارج کرده
رئیس جمهور امریکا تاکید کرده که حدود 50 سرباز امریکایی را از خاک سوریه خارج می کند. حال آن که 1000 سرباز امریکایی در خاک سوریه حضور دارند. در واقع تنها 5% نیروی انسانی نظامی امریکا از خاک سوریه خارج شده اند. پس یک واقعیت مشخص می شود و آن این که "ایالات متحده سوریه را ترک نمی کند". بخشی از سوریه تخلیه شده و آن هم احتمالا طی یک بده-بستان سیاسی رخ داده است. ایالات متحده در دوره ترامپ، مبالغ زیادی برای تشکیل ارتشی چند قومیتی در شرق فرات هزینه کرده بود. حتی وقتی چند ماه قبل ترامپ رسما از خروج نیروهای امریکایی از سوریه خبر داد، باز هم چندین نوبت، صد ها کامیون تسلیحات از اقلیم کردستان عراق، وارد مناطق شرقی سوریه شد. جالب آن که حتی پس از خبر خروج 50 نیروی امریکایی هم دوباره یک محموله 80 کامیونی به شرق سوریه فرستاده شد. تمامی این واقعیت ها نشان می دهد که ایالات متحده قصد تخلیه کامل شرق فرات را ندارد. پایگاه های تخلیه شده امریکایی همگی در نواحی مرزی شمالی هستند و پایگاه التنف و ...، هنوز میزبان سربازان ترامپ است. بقای نیروها در سوریه برای ایالات متحده اهمیت دارد زیرا عامل کنترلی برای گذرگاه زمینی ایران به مدیترانه از ابوکمال خواهد بود، قوه بازدارنده ای برای هر گونه تحرک علیه رژیم صهیونیستی است، دست کاخ سفید را برای چانه زنی در معادلات سوریه، عراق، لبنان، اسرائیل و حتی ترکیه باز می گذارد. پس امریکا فعلا قصد خروج از سوریه را ندارد و این کار را هم نکرده. تنها یک نوار مرزی را به ترکیه تحویل داده و این موضوع حداقل دو هدف را برای ترامپ تامین می کند: 1) اردوغان را تحبیب و حداقل از دوری بیشتر ترکیه از ناتو پیشگیری می کند 2) برگ برنده ای برای ترامپ در کارزار انتخاباتی 2020 خواهد بود (حال آن که اصولا امریکا سوریه را خالی نکرده و بیشتر یک شوی تبلیغاتی راه انداخته).
حد پیشروی ترک ها در شرق فرات حدود 30 کیلومتر است
گرچه مسئولین آک پارتی گاه سخن از "امن سازی" کل شرق فرات کرده اند، اما تعبیر چنین جاه طلبی هایی، نزدیک به غیر ممکن است. استقرار ترکیه در کل شرق فرات مستلزم انضمام سرزمینی بخشی از یک دولت صاحب کرسی در سازمان ملل است که تقریبا پس از جنگ جهانی دوم، سابقه نداشته. در ضمن تهران، دمشق و احتمالا حتی واشنگتن با این موضوع کنار نخواهند آمد. با این وجود، آنکارا که می داند احتمال اشغال کل شرق فرات برایش فراهم نیست، تا آن جا که می تواند پیش می آید. در بستر سیاسی-نظامی فعلی اردوغان توانسته به نحوی بده-بستان کند که عفرین، الباب و نواحی دیگر در شمال غربی سوریه را بگیرد. اکنون به ظاهر ترکیه توانسته ترامپ را راضی کند که 30 الی 50 کیلومتر در باقی نوار شمالی با سوریه پیش برود. پس فعلا قرار نیست ترکیه تمام شرق فرات را اشغال کند بلکه آنطور که مدعی است، به اندازه یک کمربند امنیتی جلو می آید.
انفعال عمدی روسیه، ایران و سوریه و رضایت ضمنی امریکا از عملیات تهاجمی سوریه
تاکنون هیچ اقدام جدی از سوی ایران، روسیه یا حتی سوریه دیده نشده که موید تقابل عملی و میدانی با عملیات ترکیه باشد. این به معنای یک توافق پشت پرده است. به احتمال خیلی زیاد، آنکارا پیش از آن که رضایت واشنگتن را برای پیشروی در نوار مرزی شمالی سوریه کسب کرده باشد، رضایت دمشق، تهران و مسکو را بدست آورده. رضایت این سه بازیگر احتمالا در عوض پیشروی مقاومت در ادلب بدست آمده است. در شهریور ماه بود که خبر پیشروی ارتش سوریه به سوی ادلب و آزادسازی نواحی استراتژیکی نظیر خان شیخون، با انفعال عملی ترکیه روبررو شد. جالب آن که حدود پیشروی ارتش سوریه در آن برهه، 30 الی 40 کیلومتر به سوی ادلب بود. حالا هم ترکیه در همین حدود قرار است وارد خاک سوریه شود. گویا یک معامله پایاپای انجام گرفته است. این که چرا ترامپ به این موضوع رضایت داده هم احتمالا به خاطر امتیاز دهی به اردوغان جهت حفظ وی در ناتو یا شکایت نکردن بابت عهدشکنی امریکا در تحویل F-35، یا همراهی ترکیه با تحریم های ضد ایرانی یا ... بوده است.
افق پیش روی تهاجم ترکیه به شمال سوریه
با توجه به مطالب ذکر شده، می توان حداقل تا آینده نزدیک، وضعیت سیاسی و میدانی سوریه را چنین دید: امریکا همچنان در اکثر قسمت های شرق فرات باقی خواهد بود و اگر هم عقب نشینی باشد، مقطعی، در ابعاد کوچک خواهد بود زیرا ترامپ از خروج تنها 50 سرباز امریکایی، یک برگ برنده برای انتخابات فراهم کرده و همزمان اردوغان را به سوی خود کشانده. احتمالا چنین معامله ای باز هم تکرار شود.
هر گونه پیشروی محور ایران-سوریه در مقابل تروریست ها تنها در صورتی با سکوت آنکارا همراه می شود که منطقه یا امتیاز دیگری به ترکیه اعطا شود.
ترکیه برنامه ای برای خروج از این مناطق ندارد. اردوغان به واقع به دنبال احیای امپراتوری عثمانی است تا حدی که می تواند. رجب طیب اردوغان در بهمن 96، در جمع هوادارنش در رابطه با تماس تلفنی خود با ترامپ گفت: «به ما می گویند فورا عملیات را تمام کنید و از عفرین بیرون بروید! حضور شما در افغانستان 20 سال طول کشیده است؛ در عراق 18 سال است که هستید چطور می شود که وقتی نوبت ماست باید زود تمام کنیم؟» او در ادامه این سخنرانی افزوده بود که منطقه را "به صاحبان اصلی" بر خواهد گرداند. این صاحبان اصلی احتمالا دست نشاندگانی نظیر ارتش آزاد هستند.
ترکیه اگر به راستی قصد تحویل مناطق اشغالی شمال سوریه به دولت دمشق داشت، در آن یک دانشگاه به نام "غازی عنتاب" تاسیس می کرد. 4 روز پیش، کلنگ سه دانشکده جدید این دانشگاه هم زده شده است. همین دانشگاه برای اثبات برنامه دراز مدت اردوغان در شمال سوریه کفایت می کند.
با امتیازی که اردوغان از ترامپ گرفته، باید انتظار امتیازی از سوی اردوغان به ترامپ باشیم. این امتیاز ممکن است در میدان خود سوریه باشد یا به احتمال قوی تر، بیرون سوریه. پرونده F-35، پاتریوت، تحریم ایران از این جمله اند.